دست نوشته ای از شهید احمدرضا احدی رتبه نخست کنکور پزشکی سال 64

 دست نوشته ای از شهید احمدرضا احدی رتبه نخست کنکور پزشکی سال 64

آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟

گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می شود،

و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوراخ نموده و گذر می کندحالا معلوم نمائید سر کجا افتاده؟

کدام گریبان پاره می شود .................
 
بسم رب الشهدا و الصدیقین:
چه کسی می داند جنگ چیست؟
چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟
چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هر جا،
به هر جا که اینجا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟
جوانم چه می کند؟ دخترم چه شد؟
به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟


کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود.
از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟
آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده
کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.
 
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست؟
چه کسی در هویزه جنگیده؟
کشته شده و در آنجا دفن گردیده؟
چه کسی است که معنی این جمله رادرک کند:
نبرد تن و تانک؟! اصلا چه کسی می داند تانک چیست؟
چگونه سر 120دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود؟
 
آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری شلیک می شود
و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن راسوراخ کرده وگذر می کند،
حالا معلوم نمایید سرکجا افتاده است؟
کدام گریبان پاره می شود؟
کدام کودک در انزوار و خلوت اشک می ریزد؟
و کدام کدام .............؟
توانستید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
اگر نمی توانید، این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید:
هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین، ماشین لندکروزی را که با سرعت درجاده مهران –
دهلران حرکت می نماید، مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگراز مقاومت هوا صرف نظر شود.
معلوم کنید کدام تن می سوزد؟ کدام سر می پرد؟
چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید؟
چگونه باید آنها را غسل داد؟
چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟
چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم و فقط درس بخوانیم.
چگونه می توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم؟
کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟
به چه امید نفس می کشی؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟
از خیال، از کتاب ، از لقب شاخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت درکیفت می گذارد؟
کدام اضطراب جانت را می خورد؟
دیر رسیدن به اتوبوس، دیر رسیدن سر کلاس، نمره گرفتن؟
دلت را به چه چیز بسته ای؟ به مدرک، به ماشین، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا؟
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن، پرستو شدن
 
آی پسرک دانشجو، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی
تو داغدار شده است؟جوانی به خاک افتاده است؟
 
آی دخترک دانشجو، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد را به اشک نشانده اند؟ و آنان را زنده به گور کردند؟
هیچ می دانستی؟ حتما نه! ...
هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می خورد، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی
و آنگاه که قطره ای نم یافتی؟
با امیدهای فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی؟
اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!!
اما تو اگر قاسم نیستی، اگر علی اکبر نیستی،
اگر جعفر و عبدالله نیستی،
لااقل حرمله مباش!
که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد.
من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد....
پس بیاید حرمله مباشیم

 

شهید حاج حسن تاجوک



سردار حاج حسن تاجوک

تاریخ شهادت : 01\04\1367

زندگینامه

محل تولد: ملایر

تاریخ شهادت: 1/4/1367

از لشگر 32 انصارالحسین

شهید حاج حسن تاجوک سال 1340 در شهر ملایر به دنیا آمد. کودکی­اش در محیطی آکنده از معنویت سپرس شد. در سال 1346 جهت تحصیل قدم در دبستان نهاد و این مرحله را از آغاز تا پایان باهوش و ذکاوتی که داشت به خوبی پشت سر گذاشت. حسن از همان ابتدا علاقه­ای وافری نسبت به سالار شهیدان حضرت حسین (ع) در دل داشت و در جلسات عزاداری مولایش با شور و شوق شرکت می­کرد. در سال 54 وارد دبیرستان گردید و این هنگامی بود که ذهن فعال او و اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه را به خوبی درک می­کرد. در جریانات انقلاب فعالانه شرکت داشت به نحوی که چندین مورد به دست عوامل ساواک شاه ملعون مورد ضرب و شتم قرار گرفت. وقتی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، حسن با عشقی عجیب به دیدار محبوب خود در قم شتافت که در آنجا به خاطر شوق به این دیدار به زیر ماشین رفت. اما در کمال تعجب صدمه­ای به او نرسید. در آتشی که مزدوران ضد انقلاب در کردستان به پا کرده بودند جانانه حضور یافت و تا اوایل شروع جنگ تحمیلی در آنجا مشغول مبارزه با این نوکران استکبار جهانی بود. با زبانه کشیدن شعله جنگ به جبهه نبرد علیه کفار بعثی شتافت و اینگونه صفحه­ای دیگر از دفتر مبارزات خود را ورق زد. در فروردین ماه سال 60 جهت ازدواج به شهر آمد اما سریعاً پس از این امر خیر به جبهه برگشت و ماهها در آنجا ماند. در سال 61 حاج حسن به اتفاق تعدادی از فرماندهان جهت شناسایی منطقه جدید در سومار رفته بودند که با برخورد به کمین دشمن و درگیری، برادران، محمدآل­پورحجازی و حسین جعفری به شهادت می­رسند برادر حاج رضا مستجیری به اسارت در می­آید و شهید حاج حسن تاجوک به شدت مجروح می­شود و عراقی­ها به خیال آنکه او شهید شده رهایش می­کنند و حاج حسن بعد از یکی دو روز توسط نیروهای خودی به عقب منتقل می­گردد. سردار رشید حاج حسن تاجوک در حالی که جراحات بسیاری را در بدن داشت، زخم ماندن در این قفس تاب از کفش برده بود تا اینکه سرانجام پس از سالهای متمادی حضور در جبهه­ها و ایثار و فداکاریهای بی­شمار در تاریخ اول تیرماه 67 نماز عشق را در محراب خون سلام گفت و به دیار معبود شتافت

سردارحاج مصطفی طالبی

تاریخ شهادت : 31\04\1374


زندگینامه

 مصطفی طالبی

نام پدر: علی

 تولد: 2 خرداد 1339

 محل تولد: شهرستان ملایر

یگان محل خدمت: لشگر 4 بعثت ـ نیروی زمینی سپاه

رتبه: فرمانده ستادی - مسئول طرح و برنامه لشگر 4 بعثت

گلزار: بهشت هاجر (ملایر)

تاریخ شهادت:31/4/1374

محل شهادت: بیمارستان آراد

 

فرمانده شهید مصطفی طالبی در سال 1339 در خانواده ای مذهبی در شهرستان ملایر دیده به جهان گشود.

پدرش  نانوا بود. مصطفی در شش سالگی وارد دبستان شد.او در سن 10 سالگی با برادر خود محسن هر روز بعد از مدرسه به نانوایی پدر می رفت و مجبور بود تمام آرد فردای نانوایی را الک کند بعد از آن می بایست نانوایی و تنور را تمیز کند و حدود ساعت 9 به خانه بر می گشتتند. و به درس های خود می رسیدند، با تمام این مشکلات تحصیلات خود را تا سطح دیپلم متوسطه ادامه داد.

در سال های قبل از پیروزی انقلاب، در جلسات مخفیانه مذهبی شرکت می کرد و در جریان انقلاب اسلامی در مبارزات خیابانی مشارکت فعال داشت و همزمان با تشکیل سپاه پاسداران  وارد سپاه گردید و با شروع غائله کردستان به مبارزه با ضد انقلاب برخواست. با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های نبرد حق علیه باطل عزیمت کرد و تمامی مدت هشت سال دفاع مقدس را در جبهه گذراند و در عملیات های زیادی از جمله «مطلع الفجر، ثارالله، والفجر مقدماتی بدر، خیبر، رمضان، بیت المقدس، فتح المبین، والفجر 2، والفجر 4 و 5، کربلای 4 و 5، والفجر 8» شرکت داشت.

این شهید خود تعریف می کرد که در محاصره دشمن بودیم و تقریباً یک ماه از او بی خبر بودیم. روزی رادیو بی بی سی اعلام کرد یک مزدور ایرانی به نام مصطفی طالبی را به اسارت گرفته ایم. بعد یک ماه پدرم با لباس های خونی و کثیف و سوراخ سوراخ به خانه برگشت. وقتی جریان را پرسیدیم، گفت: ساکم با تمام اطلاعات محرمانه و اسامی بچه ها به آب افتاد و به دست نیروهای عراق رسید. آنها از حضور ما مطلع شدند و مدت یک ماه ما زیر آتش آنها بودیم، تا از سر ما دست برداشتند و رفتند. هر روز تعدادی از بچه ها روی پاهایم شهید می شدند بالاخره بچه های تازه نفس آمدند و ما نجات یافتیم.

 

آری آن وقت بود که تقریباً پیکر 20 لاله به خون تپیده گردان مسلم را در ملایر تشییع کردند.

این شهید بزرگوار با مسئولیت های مختلف در جبهه حاضر می شدند از جمله مسئولیت های این شهید عبارت بود از: «معاونت فرمانده ای گردان 151 مسلم ابن عقیل، فرماندهی گردان 151 مسلم ابن عقیل، جانشین فرماندهی عملیات قرارگاه نجف، فرماندهی عملیات تیپ ذوالفقار، فرماندهی محور لشگر 32 انصارالحسین، فرماندهی قرارگاه شهید کاظمی و آخرین مسئولیت ایشان فرماندهی عملیات لشگر 4 بعثت بود.»

او با توانائی های علمی و عملی که از خود نشان داد داد موفق به گذراندن دوره دافوس فرماندهی و ستاد گردید.

وی در پاییز سال 1372 به شدت بیمار شد و به پزشکان مختلف مراجعه کرد ولی می دانست شیمیایی است ولی حرفی نمی زد. این حال ادامه داشت تا عید سال 1373 که به دکتر انصاری مراجعه کرد و چند روز پیش او رفت، روزی که به نزد او رفت از این شهید آزمایش مغز گرفت و سریعاً متوجه این مسئله گردید و او را به تهران اعزام کرد بعد از مدتی شیمی درمانی و درد فراوان حتی خم به ابرو نمی آورد و هر وقت از او می پرسیدم چرا تا به حال حرفی نزدی می گفت: این خواست خدا بوده چرا باید به شما می گفتم و شما را ناراحت می نمودم.

 




سردار حاج رسول حیدری

تاریخ شهادت : 19\03\1372

زندگینامه شهید

در سال 1339 تنها پسر خانواده حیدری در شهر ملایر دیده به جهان گشود. دوران کودکی رسول با زمزمه‌ی تقوی و نجوای ایمان سپری شد، زمانیکه گام در راه تحصیل نهاد، به دلیل هوش و ذکاوت و رفتار مردانه‌اش در مدرسه شاگرد ممتاز گشت، سال دوم دبیرستان بود که خانواده‌اش به «اهواز» مهاجرت کردند، و پس از 2 سال به ملایر بازگشتند او پس از بازگشت برای ادامه تحصیل به هنرستان رفت و از همان زمان با الفبای سیاست آشنا شد.
و همگام با مردم انقلابی در راهپیمائی‌ها و تظاهرات ضدرژیم شرکت نمود. یک مرتبه نیز توسط نیروهای شهربانی دستگیر شد رسول پس از اتمام تحصیل در سال 1358 به عضویت سپاه پاسداران ملایر را تشکیل داد، و قاطعانه به مبارزه علیه عوامل ساواک پرداخت. حیدری پس از مدتی به کردستان رفت و در شهر پاوه به مبارزه علیه ضدانقلاب مشغول شد.
و در فرو نشاندن غائله «سریش آباد» و در سال 1358 آزادسازی «باینگان» حماسه آفرید با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و در عملیات‌های مختلفی شرکت نمود و چندین مرتبه مجروح شد. وی در سال 1360 ازدواج کرد و پس از چندی دوباره به جبهه عزیمت کرد. رسول مدتی در جبهه گیلانغرب و سرپل ذهاب با نیروهای متجاوز عراقی جنگید، در سال 1363 نیز در منطقه شمالغرب با هوشمندی مانع از رسیدن دشمن به اهدافش شد او در طول سال های دفاع مقدس 65 ماه در جبهه به خدمت خالصانه پرداخت.
و پس از پایان جنگ در رشته علوم سیاسی دانشگاه امام حسین (ع) مشغول شد. همزمان با تجاوز «صرب‌های نژادپرست» به مسلمانان بوسنی رسول به عنوان دیپلمات جمهوری اسلامی به کشور بوسنی رفت.شجاعت‌های رسول در برخورد با  صرب‌ها و برخی کروات‌ها ی ساکن در این کشور وبرنامه‌ریزی‌هایش در جهت آگاهی مردم نسبت به اسلام ناب محمدی (ص) برای دشمنان اسلام گران بود از این رو طبق برنامه از پیش تعیین شده در تاریخ 19 خرداد ماه سال 1372 همزمان با عید غدیر خم او را در جاده منتهی به سارایوو پایتخت بوسنی, نا جوانمردانه به شهادت رساندند.

شهید حاج حسن تاجوک



سردار حاج حسن تاجوک

تاریخ شهادت : 01\04\1367

زندگینامه

محل تولد: ملایر

تاریخ شهادت: 1/4/1367

از لشگر 32 انصارالحسین

شهید حاج حسن تاجوک سال 1340 در شهر ملایر به دنیا آمد. کودکی­اش در محیطی آکنده از معنویت سپرس شد. در سال 1346 جهت تحصیل قدم در دبستان نهاد و این مرحله را از آغاز تا پایان باهوش و ذکاوتی که داشت به خوبی پشت سر گذاشت. حسن از همان ابتدا علاقه­ای وافری نسبت به سالار شهیدان حضرت حسین (ع) در دل داشت و در جلسات عزاداری مولایش با شور و شوق شرکت می­کرد. در سال 54 وارد دبیرستان گردید و این هنگامی بود که ذهن فعال او و اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه را به خوبی درک می­کرد. در جریانات انقلاب فعالانه شرکت داشت به نحوی که چندین مورد به دست عوامل ساواک شاه ملعون مورد ضرب و شتم قرار گرفت. وقتی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، حسن با عشقی عجیب به دیدار محبوب خود در قم شتافت که در آنجا به خاطر شوق به این دیدار به زیر ماشین رفت. اما در کمال تعجب صدمه­ای به او نرسید. در آتشی که مزدوران ضد انقلاب در کردستان به پا کرده بودند جانانه حضور یافت و تا اوایل شروع جنگ تحمیلی در آنجا مشغول مبارزه با این نوکران استکبار جهانی بود. با زبانه کشیدن شعله جنگ به جبهه نبرد علیه کفار بعثی شتافت و اینگونه صفحه­ای دیگر از دفتر مبارزات خود را ورق زد. در فروردین ماه سال 60 جهت ازدواج به شهر آمد اما سریعاً پس از این امر خیر به جبهه برگشت و ماهها در آنجا ماند. در سال 61 حاج حسن به اتفاق تعدادی از فرماندهان جهت شناسایی منطقه جدید در سومار رفته بودند که با برخورد به کمین دشمن و درگیری، برادران، محمدآل­پورحجازی و حسین جعفری به شهادت می­رسند برادر حاج رضا مستجیری به اسارت در می­آید و شهید حاج حسن تاجوک به شدت مجروح می­شود و عراقی­ها به خیال آنکه او شهید شده رهایش می­کنند و حاج حسن بعد از یکی دو روز توسط نیروهای خودی به عقب منتقل می­گردد. سردار رشید حاج حسن تاجوک در حالی که جراحات بسیاری را در بدن داشت، زخم ماندن در این قفس تاب از کفش برده بود تا اینکه سرانجام پس از سالهای متمادی حضور در جبهه­ها و ایثار و فداکاریهای بی­شمار در تاریخ اول تیرماه 67 نماز عشق را در محراب خون سلام گفت و به دیار معبود شتافت

شهدای ملایر PDF چاپ نامه الکترونیک


نام شهید : محمود نظری


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : جنوب

تاریخ شهادت : 31/2/65


ای جوانان نکند در رختخواب ذّلت بمیرید که حسین(ع) در میدان  نبرد شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) درمحراب عبادت شهید شد. مبادا بی‌تفاوت بمیرید که علی اکبرحسین(ع) با هدف شهید شد.


 


نام شهید : سعادت نظربیگی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : مهاباد

تاریخ شهادت : 20/2/62


ای یاران حسین زمان و [ای] سربازان امام  زمان، که چشم امید امام به شماست، جبهه را پر کنید. امام را یاری کنید و [از] خون شهیدان و جان، مال و ناموس وطن اسلامی نگهبانی و نگهداری کنید.


 

محلّ شهادت : خرمشهر

تاریخ شهادت : 22/12/63

محلّ تولد : ملایر

نام شهید : علی اکبر میرزایی

سفارش من به تمامی مسلمانان این است که همیشه به امر به معروف و نهی از منکر عمل نمایید، که این کار حسین(ع) بود. این دو فریضه در هر زمانی لازم است و اگر نباشد جامعه از هم می‌پاشد. خداوند همه‌ی ما و شما را به سوی خودش هدایت نماید.


 



نام شهید : علی اصغر محمّدی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : کامیاران

تاریخ شهادت : 24/9/65


از جوانان عزیز می‌خواهم سنگرها را خالی نکنند. ای جوانان نکند در رختخواب ذّلت بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد!


 

نام شهید : علی محمّد محمودی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : عراق

تاریخ شهادت : 29/10/65


از خواهران و برادران عزیز، این نور چشمانم، می‌خواهم که در راه یادگیری و مطالعه‌ی علم و دانش و معرفت خدای متعال و عمل به احکام مقدّس و پیشبرد اهداف عالیه و انسان ساز اسلام و قرآن همیشه کوشا باشید. در همه حال مدافع و مبلّغ این احکام و نظام جمهوری اسلامی باشید. در راه رسیدن به کمال و مبارزه با سختی‌ها، از صبر و نماز یاری بجویید. همیشه نمازتان  را در اوّل وقت به جای آرید که وظیفه‌ی همه این است .تقوای الهی پیشه نمایید و خیلی مواظب باشید که اخلاقتان اسلامی و قرآنی باشد. با کردار و رفتار حافظ خون شهیدان باشید و بدانید که آنها همیشه بر شما نظاره گرند.! از همه می‌خواهم که مبلّغ اسلام و قرآن باشند و پیرو و پشتیبان ولایت فقیه. در مقابل مخالفین و نان به نرخ روز خورها، سخت به دفاع برخیزید که این کار برای هر مسلمانی وظیفه شرعی می‌باشد. و اگر بی طرف باشید در مقابل خدا و خون شهیدان مسئولید. از دانش آموزان می‌خواهم که در سنگر مدرسه نهایت تلاش خود را برای یاد گیری علم ودانش، به منظور رسیدن به خود کفایی علمی بنمایند تا کشور و ملّت خود را از بیگانگان و بی نیاز سازند.


 


نام شهید : مرتضی کریمی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : عراق

تاریخ شهادت : 28/11/64


ای برادران و ای جوانان عزیزی که صدای مرا می‌شنوید! نکند که در رختخواب ذّلت بمیرید و یاران حسین(ع) را تنها بگذارید. بلکه رو به جبهه‌ها کنید و تا آنجا [که] می‌توانید دشمنان اسلام را به هلاکت برسانید و در آخر، اگر کشته شوید در راه خدا شهید شده‌اید. شهیدانی که شاهدان تاریخ خواهید بود... ای عزیزان وجوانان برومند! جان ما کالایی است که می‌خواهیم آن را به خداوند  بفروشیم  و خدا هم در عوض به ما بهشت عنایت می‌فرماید. ما باید این معامله‌ را به نحو احسن انجام دهیم و نکند به یکباره از یاد ونام خداوند غافل شوید و در نا آگاهی و در پایان عصر در بستر جان بسپارید. باشد که خداوند گناهان  همگی ما را بیامرزد و صبر و استواری عظیمی همچون کوهی استوار عطا فرماید.


 


نام شهید : داوود قیاسوند


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : شیروان چرداول

تاریخ شهادت : 4/10/66


ای رهروان راه الله، ای جوانان عزیز! تا دیر نشده رو به جبهه‌ها آورید و به ندای «هل مِنْ ناصرٍ یَنْصرنی» حسین زمان لبیک گویید. بر دشمن بتازید و او را از پای درآورید که قرآن کریم می‌فرماید: «اَشّداُء علی الکفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهم» با دشمنان اسلام با شدّت برخورد کنید و با درستکاران اسلام با مهر و محبّت برخورد کنید.

ای جوانان عزیز رزمنده! امروز اسلام به شما احتیاج دارد. کسانی که به جبهه نیامده‌اند برای یک بار هم که شده به جبهه‌ها بیایند تا امدادهای غیبی را از نزدیک مشاهده کنند. در ضمن جبهه بهترین جا برای  خودسازی است و نزدیکترین راه به خداست. ای عزیزان! نباشد که به خاطر کشته شدن از جبهه‌ها بهراسید زیرا مرگ هر جا که باشید فرا می‌رسد.  پس بهتر است که مرگ در راه خدا را بر مرگ طبیعی ترجیح دهید. باید از همه چیز خود گذشت؛ آری مطابق آیه‌ی شریفه‌ی « والَّذین آمَنوا و هاجَرُوا وجاهَدوا بِاَموالهِمْ انفسهم اعظمُ درجهً عِنْد اللهِ » قرآن کریم می‌فرماید:« آنها که در راه خدا ایمان آورده‌ و هجرت کردند و با اموال و جان‌هایشان جهاد نمودند، آنان در نزد پروردگار مقامی بس عظیم دارند.»


 

نام شهید : سعید قادری


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : فکه

تاریخ شهادت : 13/2/65


از شما می‌خواهم مانند من نباشید و عشق به الله و رهبر را روز به روز زیاد کنید. احکام الهی و اوامر حضرت امام را تا آنجایی که توان دارید، جامه‌ی عمل بپوشانید. دعاهای خود را به هیچ عنوان کم نکرده و در توسّلات [و] مراسم سینه زنی را گرم کنید که دشمنان از این مراسم وحشت دارند. در دعاهای خود این حقیر را فراموش نکنید.


 

نام شهید : محمّد رضا فرخی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : عراق

تاریخ شهادت : 9/12/66


[برادران عزیزم]! سعی کنند توده مردمی عاشق انقلاب را از نظر اعتقادی و سیاسی آماده کنند تا بتوانند کادرهای صادق و دلسوز انقلاب را شناسایی و عناصری که جریان‌های انحرافی دارند را [نیز] شناسایی کنند که شناخت مردم در تداوم انقلاب اسلام، حیاتی و مهم می‌باشد.


 



نام شهید : مجید فراهانی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : پیرانشهر

تاریخ شهادت : 12/6/65


ای جوانان نکند در در رختخواب ذّلت بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد! جوانان نکند در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب شهید شد و مبادا درحال بی‌تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین(ع) با هدف شهید شد!


 

نام شهید : صادق عنبری


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : سوسنگرد

تاریخ شهادت : 3/1/61


دشمن نمی‌خواهد انقلاب ما پیروز شود. نمی‌خواهد ما رشد کنیم و از آن حالتی که در زمان طاغوت پیدا کرده‌ایم بیرون بیاییم و خودمان را از آن لجنزار و ذّلت [و] خواری نجات دهیم. برادر عزیزی که بی‌تفاوت هستی به موقعیت زمانی خود! آیا می‌دانی امام تو علی (ع) درباره تو چه می‌گوید؟  می‌گوید هرکس به خوب و بد زمان خود آگاه نباشد حالت حیوان را دارد.

ببینید [رزمندگان] چه‌طور به ندای امامشان لبیک گفته‌اند: ببینید چه‌طور برای حفظ شرف و حیثیت خود دارند تلاش می‌کنند. که مسأله اینگونه برای آنها حل شده و هر لحظه آرزوی شهادت می‌کنند. آیا این‌ها انسانی غیر از شما هستند؟ مگر نه این است که خداوند همه را یک جور آفریده است؟ پس چرا شما به حرفی که می‌زنید عمل نمی‌کنید؟  مگر نه این است که آرزو می‌کردید در صحرای کربلا باشید و امام حسین(ع) را یاری می‌کردید؟ خوب این هم کربلا و این  هم امام. چرا به مردم کوفه می‌مانید که در آن شرایط امام حسین(ع) را تنها گذاشتند. چرا می‌خواهید پا روی خون این همه شهید بگذارید؟ به هر صورت مرگ انسان فرا خواهد رسید و آن وقت دیگر دیر خواهد شد چطور می‌توانید جوابگوی خداوند باشید؟.


 


نام شهید : علی عبّاسی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت :

تاریخ شهادت : 13/8/60


باید به جوانان توصیه کنید که راه مرا که همانا راه خدا وامام خمینی می‌باشد را ادامه دهند.


 


نام شهید : محمّد عاشوری


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : عراق

تاریخ شهادت : 28/10/65


دانش آموزان عزیز و امیدان آینده امام و ایران! در اعمالتان خصوصاً درس خواندن و لباس پوشیدن و سایر مسایل دقت کنید. درباره‌ی درس خواندن به همین جمله‌ی امام عزیز بسنده می‌کنم که:« هرکس درس نخواند حرام است در مدرسه بماند». و درباره‌ی لباس پوشیدن دقت کنید، خدای ناکرده با پوشیدن لباس‌های مبتذل علاوه بر خطوط انحرافی جامعه تبدیل به دلقک استعمار نشوید!

در برابر مسایل جامعه بی‌تفاوت نباشید. خدا با شماست. اگر با کسی تماس دارید که [لباس‌های نامناسب] به تن دارد، نهی ا ز منکر و امر به معروفش کنید، اگر پس از چند بار، [باز هم] ادامه داد، پس [او] مغرض است.


 


نام شهید : حسین طلوعی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : ایلام

تاریخ شهادت : 16/1/61


تنها وصیت من به جوانان این است [که] شما را به خدا کمی فکر کنید، بعد راه خود را انتخاب کنید. چشم و گوش بسته به هیچ راهی نروید. آخر تا کی می‌خواهید  [سر در برف فرو کنید] به این امید که شما کسی را نمی‌بینید  دیگران هم شما را نبینند! [کمی] فکر کنید و دنبال هر [آن] چه که نفس می‌گوید نروید.


 


نام شهید : محمّد طاهری


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت :

تاریخ شهادت : 12/12/65


برادران و خواهران! حتماً شعایر اسلام را زنده نگهدارید. امیدوارم برادران گرامی و هم سن و سالهای من سنگر را خالی نگذارند و به جبهه‌ها هجوم آورند؛ که هرچه سریع‌تر به امید خدا، صدام و صدامیان را به نابودی بکشانیم.


 


نام شهید : حسن صفایی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : خرمشهر

تاریخ شهادت : 29/7/65


ای جوانان عزیز، نکند در رختخواب غفلت بمیریم که دیگر دوران جهل و نادانی به اتمام رسیده است. شاهدیم [که در] حماسه‌ی جاودان کربلا علی اکبر حسین(ع) در راه حسین(ع) و با هدف شهید شد. نکند در حال بی‌تفاوتی بمیریم که باز هم شاهدیم [که] هنوز نام اهل کوفه ننگ آور است. نکند از رنج و سختی‌های درس. ترک تحصیل کنید که این باعث خوشنودی اجانب است. از مدرسه‌هایتان سنگر بسازید و سنگرها را پاسدار باشید. دعا [به] امام را فراموش نکنید.


 


نام شهید : ایرج شیرزاد فر


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت :

تاریخ شهادت : 25/11/65


برادران! علی‌وار زندگی کنید. سجاد‌ وار عبادت نمایید. و حسین‌وار شهادت  [را در پیش گیرید.] خواهران! از شما می‌خواهم که حجاب کامل اسلامی را رعایت کنید و همچون زینب(س) در صحنه‌ی انقلاب حاضر شوید.


 


نام شهید : سیّد محمّد سیّدی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : پیرانشهر

تاریخ شهادت : 16/5/62


جوانان غیور اسلام، تا قدرت و توان دارید از هیچ کوششی برندارید. ای مردم و ای برادر و خواهر مسلمان! به شما می‌گویم به هوش بیایید که‌الان وقت‌غیرت‌است؛ ‌غیرت به‌خرج دهید ودل به‌حرف منافقین ندهید. اگر خدای ناکرده درخواب‌غفلت باشید هم دردنیا وهم درآخرت روسیاه خواهید شد.


 

نام شهید : محمّد جعفر سلیمی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : کامیاران

تاریخ شهادت : 23/4/63


آنقدر به جبهه می‌روم تا شهید شوم. ای جوانان نکند در رختخواب ذّلت بمیرید که حسین(علیه السّلام) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(علیه السّلام) در محراب عبادت شهید شد. و مبادا بی‌تفاوت بمیرید که علی اکبر حسین(علیه السّلام) در راه پدر با هدف شهید شد.


 

نام شهید : داریوش ساکی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : خرمشهر

تاریخ شهادت : 5/10/65


برادران همرزم در سنگر دانشگاه! خدا را فراموش نکنید. جاه و مقام شما را فریب ندهد. واقعاً دانشجو باشید و خداجو، نه سود جو، مقام جو. ضعفا و فقرا را به‌یاد داشته باشید. مسئولیت خون شهدا بر گردن یکایک  شماست. حرمت خون آنها را حفظ کنید و آن را پایمال نکنید!


 


نام شهید : محمود سابقی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : ایلام

تاریخ شهادت : 16/1/61


ای ملّت مسلمان! اینک وظیفه ما چیست؟ آیا باید بنشینیم و تماشا کنیم؟ آیا ما مسلمانیم که در مقابل این جریانات سکوت کنیم؟ اگر مسلمان هستیم نباید یک لحظه بایستیم در صورتی که مستضعفان جهان در زیر شکنجه و در زیر چکمه‌های ستمگران آه و ناله می‌کنند و منتظر کسی هستند که به آنها کمک کند. آنها منتظر هستند ببینند، کی ایرانی‌ها به فریاد آنها خواهند رسید.  پس نشستن و به این دو روز دنیا دل بستن ... درست نیست. من به جز اینکه در داخل با منافقان و در جبهه، با کافران متجاوز مبا رزه کنم راهی نیافتم. امروز هیچ چیز به درد ما نمی‌خورد. ما باید به خویشتن [خویش] باز گردیم.


 



نام شهید : الله یار روز بهانی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : سقز

تاریخ شهادت : 30/10/61


من از کلیّه‌ی همکلاسی‌هایم و از کلیّه دانش‌آموزان می‌خواهم که دنبال تحصیل علم بروند. زیرا که شما حزب الهی‌ها هستید که آینده‌ی فردای مملکت ما را می‌سازید و شما حزب الهی‌ها لیاقت راه پیدا [کردن] به دانشگاه را دارید، نه دیگران. برادران و خواهران! به‌خدا این خیانت  به انقلاب وبه اسلام‌ است که حزب الهی‌ها کوتاهی‌ کنند در کسب دانش، ولی توده‌ای‌ها بروند کتب [شهید] مطهری را بخوانند تا به دانشگاه راه یابند!


 


نام شهید : نورخدا حیدری راد


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت :

تاریخ شهادت :


سلام بر برادرانم. از نیروی جوانی‌تان برای حق استفاده کنید و ادامه دهنده‌ی راه شهیدان باشید.


 


نام شهید : سیّد ناصرالدّین حسینی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : قصر شیرین

تاریخ شهادت : 12/1/70


به گفته‌ی امام عزیزمان، « در مدرسه بمانید و شما تا آنجاییکه می‌توانید درس بخوانید» که [شما] امید امام و مردم قهرمان پرور ایران هستید و شمایید که چرخ‌های مملکت را باید به حرکت درآورید. از شما می‌خواهم،  مواظب منافقانی که با سپر مذهب و اسلام جلو می‌آیند باشید و آنها را نابود کنید.


 


نام شهید : سیّد اکبر حسینی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت :

تاریخ شهادت : 13/1/65


برادران‌ و خواهران ایمانی، ‌همانطور ‌که می‌دانید‌ رمز پیروزی انقلاب اسلامی اطاعت از ولایت فقیه و اتّحاد بود پس پشتیبان ولایت فقیه باشید و همه با هم به ‌ریسمان الهی چنگ بزنید‌و پراکنده نشوید تا پیروز و سر بلند و رستگار و سعادتمند باشید. هرگز زیر بار ننگ ظلم نروید همان طور که امام حسین  (علیه السّلام) فرموده است: «مرگ با عزّت بهتر از زندگی با ذّلت می‌باشد».  خداوند متعال را ناظر تمام اعمال خود بدانید و برای آباد کردن این دنیای فانی از به دست آوردن توشه‌ی آخرت باز نمانید، چرا که ما معتقدیم از اوییم و به سوی او باز‌می‌گردیم. و آغاز زندگی جاوید بعد از مرگ شروع می‌شود. پس حالا که بناست از دنیا برویم پس چه بهتر بگوییم ای خدا! من نمی‌خواهم که در بستر بمیرم. یاری‌ام کن که در سنگر بمیرم. چه خوش است که انسان امام زمان(عج) را با بدن پاره پاره و خون آلود زیارت کند و با امامان و بندگان صالح و مقرّبان الهی همنشین شود!


 


نام شهید : عباس تکلو


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت :

تاریخ شهادت : 3/12/64


راه مرا در سنگرهای با عظمت مدرسه‌ها ادامه دهید و با درس خواندن خود با ابر قدرت‌ها و ظالمان مبارزه کنید.


 


نام شهید : محمّد علی بهروزی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : سرپل ذهاب

تاریخ شهادت : 16/12/63


ای جوانان ایران زمین! مواظب باشید که در [انجام هیچ] عملی امروز و فردا کنید و کار امروز را به فردا نیفکنید. که اکنون تو مال امروزی و فردا مال تو نیست و اگر فردا زنده باشی مثل امروز [باز هم] وظیفه و برنامه داری!

ای جوانان مبادا در رختخواب ذّلت بمیرید که حسین(علیه السّلام) در میدان نبرد مرد. 

‌ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(علیه السّلام) در محراب عبادت شهید شد و مبادا درحال بی‌تفاوتی بمیرید که‌علی‌اکبر حسین (علیه السّلام)  در راه حسین(علیه السّلام) و با هدف، شهید شد.


 

نام شهید : داوود بهرامی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : عراق

تاریخ شهادت : 30/10/66


روی سخن من با جوانان عزیز مملکت اسلامیمان است: عزیزانم! آن‌ روز که همه با هم، حکومت شاهنشاهی را سرنگون کردیم با خون شهیدانمان پیمان بستیم تا زمانی که به کلیّه‌ی اهدافمان - که همانا برقراری و تثبیت کامل نظام اسلامی در ایران بود- از پای ننشینیم. و بعداً نیز دین شهدای گلگون کفن جنگ تحمیلی به عهده‌ی ما قرار گرفت و وظایف ما بیش از پیش سنگین تر شد. لذا برماست که به عنوان ادای وظیفه تا آخرین لحظه و تا آخرین قطره‌ی خون، در سنگر به خون نشسته از حرم اسلام و قرآن و انقلاب، به دفاع از آرمان‌های والای اسلام  و انقلاب و شهیدان بپردازیم.


 


نام شهید : مصطفی بتنی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : شیروان چرداول

تاریخ شهادت : 27/11/62


برادران عزیز! مبادا احساس مسئولیت نکنید و بی‌تفاوت باشید.  امروز روز یاری اسلام و قرآن است؛ مبادا در رختخواب ذّلت بمیرید. مبادا بر هوای نفس خود مسلّط نباشید و بمیرید!

 مبادا مادر! از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کن که فردای قیامت جواب علی اصغر(ع) و حبیب ابن مظاهرهارا نمی‌توانی بدهی. جواب حسین فهمیده و شهیدان گمنام را نمی‌توانی بدهی. شهیدانی که در زمستان غرب و در تابستان جنوب زیر آن خورشید گرم [می‌رزمند]. پس به اسلام و انقلاب و امام وفادار باشید. بیایید و این علی زمان را تنها نگذارید و در نماز جمعه‌ها و دعای کمیل و دعای توسل شرکت کنید و یک کمی هم به یاد رزمندگان باشید. به یاد اسیران، مجروحان، معلولان، و گمنامان باشید. هان برادرانی که برادرانتان رفتند از خواب[بیدار شوید و] کمی به خود بیایید و به یاری آنها بشتابید:« آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنان که ماندند کاری زینبی کنند و گرنه  یزید‌ی اند».


 

نام شهید : ابراهیم بابایی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : خرمشهر

تاریخ شهادت : 3/12/64


ای عزیزان این را بدانید که در این برهه از زمان که [ما هم] مثل حسین(ع)  مظلوم قرار گرفته‌ایم، خاموشی ننگ است. نشستن در خانه، سکوت اختیار [کردن] در این زمان در شأن یک مـؤمن نیست. بنابراین باید حــرکت کرد. باید هجرت کرد و اسلام و امام عزیزمان را یاری کرد. اگر حرکت نکنیم و به خون‌های ریخته شده پاسخ ندهیم فردای قیامت جــواب شهدایی که بــرای حفظ اسلام و حفظ میهن و نـاموس ما به شهـادت رسیدند [را] چه می‌توانیم بگوییم؟ جواب چه داریم که بگوییم؟ ای عزیزان! مسئولیت خیلی سنگین است به‌خصوص  کسانی  که آگاهی بیشتری نسبت به انقلاب اسلام دارند.  تنها راه این است که از جان و مـال و زرق و برق دنیایی و زن و فرزند بگذریم و حبّ دنیا را از دل بیرون آوریم.


 


نام شهید : مجید اکبری


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : شلمچه

تاریخ شهادت : 12/12/65


ای جوانانی که برای هوای نفس و مادیّت پرستی و به خاطر دنیا به انحراف افتاده‌اید کمی به خود بیایید. فکر کنید. بیدار شوید و از جهالت و لجاجت به در آیید و توبه کنید تا خداوند ان‌شاءالله شما را ببخشد.


 

نام شهید : محمّد احمد بیگی


محلّ تولد : 5/10/65

محلّ شهادت : ملایر

تاریخ شهادت :


ای جوانان نکند که در رختخواب ذّلت بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حالت بی‌تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین(ع) در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.


 


نام شهید : علی ماشاءالله ابراهیمی ازندریانی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : عراق

تاریخ شهادت : 22/1/62


ای برادران عزیز، ما در زمانی زندگی می‌کنیم که باید اطاعت از ولی امر و ولایت فقیه را در نظر داشته باشیم. وقت خود را به بیهودگی نگذرانیم که فردا باید جواب این وقت‌ها و نعمت‌ها را بدهیم. خودتان را بسازید آن‌طور که جامعه اسلامی می‌خواهد. گول دنیا را نخورید که این دنیا گذر گاهی است که [فقط] ما چند سالی در آن زندگی می‌کنیم باید کوله بار را ببندیم و توشه‌ی آخرت را فراهم سازیم. دنیا فقط میدان آزمایشی است که خداوند تک تک ما را آزمایش می‌کند.


 


نام شهید : غلامعلی یارمطاقلو سهرابی


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : عراق

تاریخ شهادت : 30/10/65


و اما  دوستان و برادران حزب الله!  امیدوارم که راه مرا ادامه دهید و نگذارید اسلحه‌ام بر زمین بماند. فقط برای خدا کار کنید و تنها برای رضای خدا کار کنید‌! مساجد را پر کنید. همیشه در نماز جماعت‌ها شرکت کنید. پایگاه‌های مقاومت را پر کنید. اگر کسی از برادران بسیجی به جبهه رفت یا شهید شد فوراً جایش را در پایگاههای مقاومت پر کنید، امروز [این کار] وظیفه همه‌ی ماست.


 

نام شهید : غلامعلی یارمطاقلو


محلّ تولد : ملایر

محلّ شهادت : عراق

تاریخ شهادت : 30/10/65


امّا دوستان حزب الله! امیدوارم که راه مرا ادامه دهید و نگذارید که اسلحه‌ام برزمین بماند. فقط برای رضای خدا کار کنید مساجد را پر کنید. همیشه در نماز جماعت‌ها شرکت کنید. پایگاه‌های مقاومت را پر کنید. اگر کسی از برادران بسیجی به جبهه رفت یا شهید شد فوراً جایش را در پایگاه پر کنید. امروز وظیفه‌ی ماست که که از اسلام دفاع کنیم. هرکس هرطور که می‌تواند باید وظیفه خود را انجام دهد. سخنان امام را گوش کنید و هر فرمانی که داد با جان و دل اطاعت کنید. و از هیچ‌ کس واهمه‌ای نداشته باشید، زیرا که خدا با ماست و ما اگر کشته هم ‌شویم پیروزیم.